عقیده ابن عربی درباره حضرت مهدی عج

و اگر از عمر دنیا مگر یک روز نماند، خداوند آن روز را طولانی می گرداند تا آن خلیفه ولایت کند. او از عترت رسول اللّه صل الله علیه و آله و سلم و جدش حسین بن علی بن ابی طالب است...

شیخ بهایی این عالم بزرگ که در آثار خویش ابن عربی را مدح و حمایت کرده و به تشیع وی نیز قائل شده است، در پایان شرح حدیث 36 کتاب اربعین خود، برخی عبارات فتوحات مکیه را به صورت زیر خلاصه کرده و نوشته است:

سخن شیخ عارف کامل، شیخ محیی الدین ابن عربی که در کتابفتوحات مکیه در این مقام آورده است، بسیار نیکو می نماید. وی در باب 366 کتاب مذکور نوشته است:

خداوند را خلیفه ای است از عترت پیامبر و از فرزندان فاطمه علیها السلام که ظاهر می شود. همنام پیامبر است و جدش حسین بن علی علیه السلام است. مردم در مکه بین رکن و مقام بیعتش می کنند؛ در خلق (به فتح خاء) شبیه پیامبر صل الله علیه و آله و سلم ولی در خلق (به ضم خاء) پایین تر از او است. خوشبخت ترین مردمان در زمان ظهور وی کوفیانند.

پس از ظهور و حکومتش، پنج یا هفت یا نه سال زندگی می کند. جزیه و خراج را از کفار ذمی برمی دارد. مردمان را با شمشیر به سوی خدا می خواند و مذاهب گوناگون را از روی زمین برمی اندازد و نمی ماند مگر دین خالص. دشمنانش، مقلدان اهل اجتهادند. هنگامی که می بینند او بر خلاف آنچه که پیشوایان آنان گفته اند، حکم می کند، به اکراه به واسطه ترس از شمشیرش اطاعتش می نمایند.

عامه مسلمانان بیش از خواصشان به وجود وی شاد می گردند. عارفان اهل حقایق، وی را از راه کشف و شهود و به تعریف الهی می شناسند و بیعتش می نمایند. مردمان خداشناس دعوتش را می پذیرند و به یاری اش می شتابند و اگر شمشیر به دستش نباشد، فقها به قتلش فتوا می دهند؛

لیکن خداوند، وی را با شمشیر و کرم آشکارا می سازد؛ لذا ایشان به چشم داشت کرم و خوف از شمشیرش حکمش را قبول می نمایند؛ در حالی که به آن ایمان ندارند و خلافش را در دل پنهان می دارند و چون می بینند که بر خلاف حکم پیشوایان آن ها حکم می کند، وی را گمراه می پندارند؛ زیرا آنان معتقدند که اهل اجتهاد منقطع شده، زمان آن سپری گشته و در عالم، دیگر مجتهدی باقی نمانده و خداوند پس از پیشوایان ایشان، احدی را به وجود نمی آورد که وی را درجه اجتهاد باشد و اگر کسی ادعا کند که خداوند وی را به احکام شرعی آشنا ساخته، نزد آنان دیوانه و فاسدالخیال می نماید.[9]

 

پی نوشت ها:

[1]. دکتر یثربی، عرفان نظری، ص176.
[2]. دنکتروس معرفت نفس، درس 127.
[3]. هزار ویک نکته، ه 626، باتلخیص.
[4]. مقدمه هانری کربن، ترجمه دکتر نصر، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ص 16.
[5]. مهدی نراقی،  انیس الموحدین، ص 170.
[6]. ر.ک: الکنی والالقاب، ج3، ص 166.
[7]. آوای توحید، ص 83 و84 .
[8]. آشنایی با علوم اسلامی (کلام، عرفان)، ص114.
[9]. شیخ بهایی، اربعین، ص 157؛ محیی الدین ابن عربی، ص 484؛ نیز ر.ک: خاتون آبادی، ترجمه اربعین، ص 554-556؛ روح مجرّد، ص301.


[ 7 / 3 / 1394 ] [ 12 ] [ MOTAHAREE ] [ بازدید : 395 ] [ نظرات () ]
مطالب مرتبط
نظرات این مطلب

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







آخرین مطالب
فطرس (1395/02/22 )
مولا (1394/11/20 )
یا... (1394/11/05 )
ای مسیح من... (1394/10/21 )
کبوترانه (1394/10/13 )